روز دختر مبارک ....
این متن یا گفتار امروز در هر گوشه ای شنیده می شود و چه زیبا کلام و زیبا خلقتی دارد خداوند ....
چقدر زیباست این روزها ....
دیر زمانی پاییده از زمانی که مادری محکوم از دخترزا بودن و یا کودکی که به جرم دختر بودن به
خاک گور نهاده می شد و اینک اما شنیده می شود از هر گوشه و کنار که شاهد موفقیت های بسیاری
از این دختران و بانوان که باعث سربلندی پدر و مادر و مملکت خویش اند ....
کاش این سیر صعودی فرهنگ تندتر حرکت کند و ما دیگر شاهد زبونی و بی هویتی دختری یا مادری
نباشیم و هر بانو خود یک حرکت به سوی خودشکوفایی رانه باشد ....
دیگر هیچ دختری به دیده ی نیاز دیده نشود و حجاب مصونیت نباشد ....
هنوز در خیلی از کوره راه ها مادر به عنوان یک بنگاه فرزند آوری و کنیز دیده می شود که انسان
را قبل از هرگونه دلسوزی به فکر فرو می برد که علت اصلی چیست ؟
سرگردانم و پریشان ....
در این بی کرانگی نمی دانم در کجا قرار دارم ....
می خواهم حرکت کنم به سوی قدرت یا آزادی و یا تعلق ....
چیزی مرا به حرکت وا می دارد ، به سوی شدن ....
این حرکت نمی دانم چیست ....
در کلمات گمشده ام ....
ناخودآگاه مرا یک نیرویی پیش رونده و توقف ناپذیر به حرکت وا می دارد ....
هنوز بسیار نیاز به مطالعه و تطور دارم ، می خواهم شکوه هستی را حس کنم و هستومندانه در مسیر
خودشکوفایی گام بردارم....
مهرناز مهرنگ