قدم به قدم از کلمه ای به کلمه دیگر ...
از غم و غصه به رنج و لذت ...
از قصه فقدان به پذیرش تراژدی ...
از درخود به برای خود ...
از من از تو به من و تو ...
از منیت به منادیگری ...
از لذت به فراتر از آن ...
هر کلمه را منتزع از دیگری به نظاره نشستن و در لحظه لحظه سلوک نمودن ...
درد و رنج را به جان خریدن و از شدن دست نکشیدن ...
صبر را اسلوب زندگی نمودن و در تمنای حراک رانه بر امواج هستی از این به
آن شدن ...
دیگری را به نظاره نشستن ...
نماز شکر برپا کردن و با شهامت در دل آتش رنج ذوب شدن ...
متواضعانه سرسجده به روایت خویش فرود آوردن و مسیر شدن را پیمودن ...
در زمان سفر کردن و با سکوت گوش به صدای دیگری سپردن ...
پل شدن و راه را کوبیدن ...
کلمات دیگری را شنیدن و نمرود بودگی را منحل نمودن ...
دست حبیب را حس نمودن و در پی شدن جستجو نمودن ...
پویایی را سلوک نمودن و فوت کوزه گری را به دیگری سپردن ...
متواضعانه همسفر شدن و تکبر را در غرور منحل نمودن و گره ای دیگر را
خلاقانه باز نمودن ...
ابراهیم وار فراتر از منطق زمانه گام برداشتن و بت های ذهنی را منحل نمودن و از
کلمات غبار گرفته غبار زدودن ...
تنهایی خویش را پذیرفتن و دیگری به مثابه تقاضا را با احترام به نظاره ایستادن ...
حریم دیگری را محترم شمردن و خط تمایز کشیدن و منادیگری آفریدن ...
با گسترش کلمات به نفس خویش اعتماد نمودن و محدوده خویش را پذیرفتن و
بی کرانیش را به نظاره نشستن ...
موسیقی دیگری را شنیدن و به نوای دل نشینش جان سپردن ...
نقطه سر خط را برداشتن و سه نقطه نشاندن ...
بر امواج حراکمند رانه با شهامت در دل ترس شنا کردن و دیگری را دریافتن ...
هستندگی را پذیرفتن و صعود و سقوطش را مومنانه درنوردیدن ...
تنهایی را در آغوش کشیدن و سولوار نواختن و کنسرتو عشق آفریدن ...
در دل رنج و درد حراک داشتن و ققنوس وار خاکستر و دوباره متولد شدن ...
مردن و مردن و مردن ...
هیچ شدن و دوباره برخاستن ...
آسمان را نگریستن و طلوع و غروبش را دیدن ...
بر روی زمین گام برداشتن و نمادینه شدن و همان را منحل نمودن ...
بندناف را بریدن و مادر شدن ...
در دل پارادوکس ها حراکمند گام برداشتن و قربانی نمودن و تراگامی دیگر خلق نمودن ...
بت ها را منحل نمودن و مطلق کلمات را دریافتن ...
بی پروا و پای کوبان به استقبال زندگی رفتن و زیر باران رحمتش رقصیدن ...
از همان جا که هستیم حرکت نمودن ...
صادقانه هر آنچه هستی را شدن و نمایان نمودن ...
عاملانه مفعول و فاعل شدن ...
آری شدن و شدن و شدن ...
زهرا گنجی
روایت پاییز ......
برچسب : نویسنده : 6supernova بازدید : 135